چرا حکومت ایران از قبرها میترسد؟ ممانعت از ورود خانوادههای
دادخواه به خاوران
سلمان قربانی
نیروهای امنیتی رژیم به بهانه های مختلف از ورود خانوادههای دادخواه اعدامشدگان دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ به گورستان خاوران جلوگیری کردهاند. بهطور خاص، در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳ مأموران امنیتی مانع ورود خانوادهها به خاوران شدند و خانوادهها مجبور شدند گلها و عکسهای عزیزانشان را پشت درهای بسته گورستان قرار دهند.
همچنین، در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۳ ، برای دومین بار در کمتر از یک ماه، این ممانعت تکرار شد. خاوران محل دفن مخفیانه و دستهجمعی زندانیان سیاسی اعدامشده در تابستان ۱۳۶۷ است و خانوادهها بیش از ۴۰ سال است که برای حضور بر سر مزار عزیزانشان و برگزاری مراسم یادبود با آزار و اذیت نیروهای امنیتی مواجه هستند. مأموران امنیتی گلها و عکسهای قرار دادهشده توسط خانوادهها را بهسرعت جمعآوری می کنند.تخریب مزارها در ایران: سرکوب دادخواهی و تلاش برای محو
حافظه تاریخی
حکومت ایران از همان ابتدای دهه ۶۰ سیاستی سیستماتیک را
برای خاموش کردن صدای اعتراض، انکار جنایتها و پاککردن حافظه تاریخی به اجرا
گذاشته است. یکی از مهمترین ابزارهای این سرکوب خاموش، تخریب مزار کشتهشدگان
و ممانعت از دسترسی خانوادهها به محل دفن عزیزانشان است؛ اقدامی که نهتنها
نشانهای از بیاحترامی مطلق به قربانیان و بازماندگان آنهاست، بلکه نوعی شکنجه
روانی سیستماتیک و هشداری نمادین برای جامعه مدنی است:
»یادآوری، جرم است«
چند نمونه از تخریب مزارها:
- پویا بختیاری، ندا
آقاسلطان، کیانوش آسا، مصطفی کریمبیگی: قربانیان اعتراضات که
مزارشان بهصورت هدفمند تخریب شده است.
- تخریب مزار جاوید نام
صالح میرهاشمی از پرونده «خانه اصفهان» که بارها مزارش تخریب شد
- تخریب مزار جاوید نام
سیاوش محمودی
- تخریب مزار جاوید نام
فرزین معروفی ، پدر فرزین گفت «اگر هزاران بار سنگ
مزار را تخریب کتید یقین بدانید من یکی بینهایت خشنود و راضی هستم چون میدانم
همانطوری که از غرش این شیران هراس داشتید از مزارشان نیز بیم دارید و این
نشانه پیروزی هستش برای ما»
- تخریب مزار کیان
پیرفلک ، ماه منیر مولاییراد در این باره گفت: این اقدام نه
تنها اوج سقوط حکومت را به نمایش میگذارد، بلکه نشاندهندهی بیاخلاقی، ذلت
و فرمانبرداری کورکورانهی عاملان آن از ظلم است. این اقدام تنها از کسانی
برمیآید که دستشان به خون عزیزترین کودکان این سرزمین آلوده است و قلبشان از
هرگونه انسانیت خالی
- تخریب مزار جاوید نام
مجید کاظمی از متهمین پرونده خانه اصفهان
- تخریب مزار ناصر ملک
مطیعی هنرمند مردمی ، امیر فرزند ناصر فقید در این باره گفت : « این بازیگر برجسته
ایرانی پس از ۵۷ ممنوعالتصویر شد محاکمه شد و حتی پس از فوت
ایشان، بددلان حتی سنگ مزار او را تخریب کردند.»
- تخریب مزار جاوید نام
متین نادرخانی دروازهبان تیم فوتبال داماش پارسه
- تخریب گلآرایی مزار
جاوید نام ابوالفضل آدینه زاده
- تخریب سنگ مزار جاوید نام یلدا آقافضلی، پدر یلدا گفت؛ «سنگ تصویر صورت دخترمو دادم درست کنن، احمقای ناچیز هر بار که سنگ مزار دخترمو خراب میکنید خوشحال میشم که دخترم چه کار بزرگی کرده که حتی از سنگ مزارش ترسو وحشت دارید،هر چقدر دوست دارید خراب کنید اسم دختر منو بزرگتر میکنید، هزار بارم خراب کنید درست میکنم.
- تخریب مزار جاویدنام
مهرشاد شهیدی
- تخریب مزار مهسا
(ژینا) امینی: نماد اعتراضات ۱۴۰۱، قبر او بارها تخریب شده است.
پنهانکاری در محل دفن:
آخرین نمونه آن عدم اطلاع از محل دفن حمید حسین نژاد
حیدرانلو زندانی سیاسی کرد که به صورت مخفیانه در زندان ارومیه اعدام شد و پس از
۳۱ روز از اعدام محل دفن او با به خانواده نمیگویند. روناهی دختر او گفت که به
پدرش افتخارمیکند و این اقدام نهتنها خانواده را در رنج و بیخبری نگه داشته، بلکه بهعنوان بخشی
از سیاست پنهانسازی جنایات و آزار روانی خانوادهها تلقی میشود.
تخریب گورستانهای یارسانیها
زیارتگاهها و گورستانهای آنها در کرمانشاه و دیگر مناطق
بارها تخریب شدهاند. این اقدامات، بخشی از سرکوب سیستماتیک اقلیتهای دینی در
ایران است.
فشار بر جامعه بهائی و تخریب گورستانهایشان
به گزارش عفو بینالملل، در سال ۱۴۰۰، بهائیان تهران از دفن
درگذشتگان خود در گلستان جاوید منع شدند و مجبور به دفن در خاوران شدند. در اسفند
۱۴۰۲، بیش از ۳۰ قبر بهائی در خاوران تخریب شد. در شهرهایی چون اهواز، تبریز،
کرمان و شیراز، گورستانهای بهائیان یا تخریب شده یا مصادره شدهاند. این اقدامات
نهتنها تلاشی برای محو شواهد جنایات است، بلکه نقض آشکار حقوق دینی و
فرهنگی بهائیان نیز محسوب میشود.
تا زمانی که این حکومت بر سر کار است، تخریب مزار آزادیخواهان،
اقلیتهای مذهبی و قومی نیز ادامه خواهد داشت.
نتیجهگیری:
اقدامات حکومت ایران، از جمله جلوگیری از ورود خانوادهها
به خاوران، تخریب مزارهایی مانند مزار کیان پیرفلک، و مخفی نگه داشتن محل دفن
افرادی مانند حمید حسیننژاد حیدرانلو، بخشی از یک استراتژی بلندمدت برای محو
شواهد جنایات، سرکوب دادخواهی، و آزار روانی خانوادهها و جامعه مدنی است. به طور
خاص در شرایط کنونی که بعد از شکست های پی در پی رژیم در خاورمیانه از قبیل از دست
دادن حزبالله و سقوط بشار اسد و روند مذاکرات که شرایط سختی را پیش روی خامنهای
قرار داده و با توجه به بحران های لاعلاج اقتصادی و وضعیت مردم و افزایش فقر،
افزایش موج اعدامها نیاز رژیم به این قبیل اقدامات بیشتر و بیشتر شده تا
مانع از شکل گیری اعتراضات و سقوط حکومت خامنهای شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.